
انار، شمارۀ دوازده/ بهمن 1396، /
انار، شمارهی دوازده/ بهمن1396
ماهنامهی الکترونیکی کوزه- انار
اپلیکیشن کوزه
صاحبامتیاز: موسسهی فرهنگی و هنری «کوزه نقش و نگار»
اعضای هیئتمدیره: سیدحمیدرضا خلیلپور، انوشه آقایی، پریا آقایی
مدیرمسئول و سردبیر: پریا آقایی
دبیرتحریریه: المیرا حصارکی
نظارت هنری: مقداد ساداتی
تحریریه: شرمین نادری، امیر صدری، پریچهر باقری، لیدا صدر، بهنام مظاهری، سام بهشتی، فریور خراباتی، مهتاب خسروشاهی، بابک نصیرآبادی، سوسن سیرجانی، یاسمن طلوعی، فاطمه عرب زاده، سهیل اکبری
طراح و صفحهآرا: علی گنجوی
عکاس: فربد جعفرپور، فاطمه حسنوند
فیلمبردار: نورالدین علی تاج الدین
تدوین: شاهین سپهری
با سپاس از: الهام کردا، سامان احتشامی ، اسدالله امرایی، مژده دقیقی، گیتا گرکانی ،محسن قرایی، مریم محبوب، علی مسعودی نیا، هومن باقرزاده، مژده دانش پژوه
عکس جلد: فربد جعفرپور
صفحه 6:
شکلات را به کامشان تلخ نکنید
یکی از منظرههای دوستداشتنی در دنیا، تصویر بچهای با لپهای تپل، موهای فرفری یا بافته یا دم موشی شده از دو طرف است که تکه شکلات بزرگی را با دو دست کوچک و احیانا تپلش گرفته و آن را با دندانهای موشیاش گاز میزند. هر از گاهی هم دستهای شکلاتیاش را لیس میزند یا به شلوار یا بلوزش میکشد و دوباره با اشتها گازهای بزرگ به شکلات میزند. نزدیک به تمام شدن شکلات هم که میرسد، آن را عقبتر میبرد و به آن نگاه میکند تا ببیند چهقدر دیگر به پایان خوشبختیاش باقی مانده است!
صفحه10:
قصههایی به وسعت ایران
معبر» ساخته محسن قرایی و به نویسندگی سعید روستایی بود. این فیلم دو ستاره هم داشت، حامد بهداد و باران کوثری که آن ها هم از نگاه عجیب داوران جشنواره متعجب بودند. «سد معبر» اما در جشنواره های جهانی درخشید. این فیلم از اواسط آذر اکران شد و با وجود اتفاقات متفاوتی که در روزهای اخیر در سطح وسیع در کشور رقم خورد، تا اینجای کار توانسته به فروش مناسبی برسد. کارگردان جوان «سد معبر» این روزها درگیر مراسم اکرانهای خصوصی و نشستها و نقد و بررسیها است و کمتر وقتی برای گفتوگو دارد و همین کمبود وقت دلیلی شد برای تهیه این گزارش گفتوگویی که پیش روی شما است.
صفحه 17:
مُعمای یک ذهـن زیبــا
دنیای امروز ما پر شده از تناقض و پای این تضادها به دنیای فرهنگ و هنر هم کشیده شده است. خبر آمده که «تاریخ عشق» نیکول کراو با ترجمهی ترانه علیدوستی که سال ۹۵ به پیشخوان کتابفروشیها آمده، ظرف همین مدت به ده چاپ رسیده است. اتفاق دوستداشتنی در عرصه نشر و کتابخوانی. اما از سوی دیگر همچنان سرانهی مطالعه هیچ افزایشی نداشته است. همین پارادوکس ما را به این فکر فرو میبرد که آیا مردم واقعا کتاب میخوانند و تعدد چاپ به همین خاطر است؟ یا اینکه صرفا حضور نام ترانه علیدوستی به عنوان مترجم تبدیل به عاملی برای فروش شده است؟ ترانه علیدوستی چند سال پیش هم کتاب «رویای مادرم» آلیس مونرو را ترجمه و روانه بازار کرد، اما کتاب با این حجم از استقبال روبرو نشد. سراغ سه مترجم متفاوت رفتیم و از آنها یک سوال مشترک پرسیدیم؛ اینکه مردم برای زیبا شدن کتابخانههای خود کتاب میخرند یا اینکه واقعا کتاب میخوانند؟
صفحه20:
رقص روي كليدهاي سياه و سفيد
موسیقی را از جواد معروفی، محمد سریر و اسماعیل امین موید فرا گرفت و از کودکی تا امروز تنها دغدغهاش در زندگی، پیانو بوده. سبک نوازندگیاش منحصر به فرد است و پنجههایش آنقدر روان روی پیانو میرقصد که با دیدنش مطمئن میشوی او قطعا به چیزی جز پیانو فکر نمیکند. متولد 57 است و تا امروز آلبومهای بیکلام زیادی را منتشر کرده و در آلبومهای با کلام زیادی هم به عنوان، نوازنده و آهنگساز حضور داشته.
صفحه28:
انگاره اي از رويا
صنعت مد یک اتفاق عجیب و دوست داشتنی است. صنعتی که اولین کلمه متضادی که میتواند روبروی آن گذاشت محدودیت است. مد و فشن کوچترین قرابتی با محدودیت ندارند. راههای خلاقی که اغلب بهترین خروجی را به همراه دارد. همراه شدن با دنیای مد به هیچ چیزی محدود نیست؛ نه سن میشناسد و نه ملیت و نه مذهب. دقیقا به همین خاطر است که امروز طراحان مد و فشن را با ملیتها و مذهبهای متفاوت در گوشههای مختلف دنیا میبینیم که اغلب با طراحی مجموعههای خلاقشان سر و صدای زیادی را در دنیای مد ایجاد کرده اند.
صفحه 32:
در انتظار شرق بنفشه
13 درست مانند هر سال پنتون رنگ سال را انتخاب کرده است. لحظهای که طراحان مد و کمپانیهای لباس منتظر آن بودند تا بتوانند نقشه تولیدات یک سال آینده خود را پیریزی کنند. رنگ سال ۲۰۱۸ بنفش است. رنگی که طیف وسیعی دارد و به عنوان رنگ محبوب بسیاری از زنان و مردان شناخته میشود. رنگی که شبیه به صورتی یا نارنجی نیست و اغلب مردم حداقل یک یا دو تکه از لباسهایشان از خانواده بنفش است.
صفحه36:
تمام زمستان مَرا گرم کن
باید پتو را دورت بپیچی؛ کنار شومینه بنشینی و نرم نرم چای و بیسکوییت ساده و خوشمزه را نوش جان کنی. با بخار لیوان در فکرهای دور غرق شوی؛ فکرهایی که دلت را گرم کنند. اما همیشه این شرایط مهیا نیست! همیشه نمیتوانید کنار شومینه، پتوپیچ بنشینید و چای بنوشید. در فصل سرما بدن ما نیاز به تغییر برنامه غذایی دارد تا کمتر دچار افت انرژی و سرمای کاذب شود. به همین خاطر است که باید برنامه غذایی خود را تغییر دهید.
صفحه 40:
جنگ و صلح
برای سرکشی به بخش اورژانس رفتهام. اصرار پرستار و امتناع دختر جوان مرا میکشاند سمت تخت گوشه اورژانس، پرستار میخواهد به دخترک دبیرستانی با لباس یکدست سرمهای سرم بزند اما دخترک مقاومت میکند و میگوید که میخواهد رضایت بدهد و برود، بالاخره مادر دخترک پادرمیانی میکند و دخترک آستین کشباف تنگ پیراهنش را درمیآورد تا پرستار به بازویش سرم بزند، نگاه پرستار به من برای این است که هر دو علت امتناع عجیب دختر را فهمیدهایم، دستهای دخترک آش و لاش است. آن موقع که دبیرستان بودم همکلاسی ای داشتیم که برای نشان دادن شجاعتش با چاقوی به قول خودش دسته صدفی زنجانیاش بازویش را خط خطی میکرد و بعد رگههای خون را با کاغذ پاک می کرد و مثلا فخر می فروخت، اما زمان و مکان و جایگاه این دختر جوان با آن همکلاسی ما در دهه شصت خیلی فرق داشت.
صفحه 42:
شب، ستاره، كوير
قصه آفرود برای هومن باقرزاده از یک جیپ شهباز شروع شده است. ماشینی که تنها به این منظور خریده شده تا او را خیلی سریع به جایی که میخواهد برساند. او به فکر سفر در طبیعت بکر بود و طبیعتگردی و حالا نزدیک به چهار سال میشود که با گذراندن دورهای به عنوان «فلای اسیست» یک طبیعتگرد حرفهای است. طبیعتگردی را با این پیشفرض شروع کرد که دوست داشت چهار جهت اصلی ایران را ببیند. کاری که کورکورانه و صرفا یک علاقه گذرا نبود؛ همین سفرها باعث شد کمی در مورد فرهنگ و اکوسیستم آن منطقه تحقیق کند و مشکلات و نقاط قوت نواحی مختلف را مورد بررسی قرار داد؛ اینکه مردمان آن منطقه از لحاظ اقلیمی چگونه آدمهایی هستند و چه فرهنگی دارند؟ هرکدام از قوميتها بیشتر چه میخورند و کجا زندگی می کنند؟ همین سفرهای کوتاه باعث شد تا دوستان بیشتری به این گروه اضافه شوند و گروه گسترده و گستردهتر شد تا جایی که امروز حالا یک اکیپ ۸۰ نفره هستند.اگر دوست دارید با پیچ و خمهای آفرود آشنا شوید بد نیست مطلب را بخوانید و فیلمهایش را تماشا کنید.
صفحه 45:
سفر به سرزمين تابان
گمشده در سرزمین عجایب
اسم ژاپن را که میشنوید یاد چه چیزی میافتید؟ اگر حال خوشی داشته باشید احتمالا یاد تمام توییتها و جملههای خندهداری میافتید که ژاپنیها از تمام وسایل و انرژیهایی که به نظر ما بیهوده به نظر میرسد برق تولید میکنند، ربات میسازنند و موشک و سفینه به فضا میفرستند. این ظاهر به نظر خندهدار خیلی هم دور از ذهن نیست. ژاپنیها مردمانی عجیب هستند. سبک زندگیشان را بر اساس سنتها و باورهای قدیمیشان پایهگذاری کردهاند و در عین حال نه تنها با شتاب امروزی دنیا همراه شدهاند، بلکه از خیلی کشورهای پیشرفته جلوتر رفتهاند. ژاپن سرزمین عجایب است؛ این را تمام کسانی که یک سفر کوتاه یا بلند به ژاپن داشتهاند میگویند.
صفحه 48:
وقتي از فرم و فضا حرف ميزنيم
معماری هنر خلق فضا است و فضا جز با مفهوم و فرم خلق نمیشود. این موضوع دقیقا رابطهای رفت و برگشتی میان سه عنوان معماری، فضا و فرم پدید میآورد که به یکدیگر وابسته بوده و از یکدیگر تاثیرپذیر هستند.
وابستگی انسان به فضا، ریشههای عمیقی دارد. انسانها با زندگی در فضا رابطهای پیوسته و متقابل با آن برقرار میکنند، از آن تغذیه میشوند و آن را تغذیه میکنند. از آن تغییر پذیرفته و آن را تغییر میدهند. در آن فضا حرکت میکنند و با این حرکت خود، در آن فضا معنا میآفرینند.